دفتر خاطرات کتاب های من

خاطرات من از کتابهایی که میخونم و اتفاقات زندگی ام همراه نظرات

دفتر خاطرات کتاب های من

خاطرات من از کتابهایی که میخونم و اتفاقات زندگی ام همراه نظرات

ازدواج سلطانه

نویسنده گمنام |

 

ازدواج سلطانه

 

در قصر خواهرش ازدواج میکنه و 12 روز به کشورهای مختلف به عنوان ماه عسل سفر میکنه.

کریم بسیار ثروتمند بوده.اون یه وکیل سعودیه که چنددین قصر در جاهای مختلف دنیا داره

رسم بوده که عروس در خانه مادرشهر زندگی کنه

البته خانه پدری کریم هم قصر بوده .دارای چندین ماشین مازراتی و سه تا جت با خلبان های امریکایی و 22 تا مستخدم فیلیپینی و لبنانی و جاهای دیگه بوده

مادرشوهر سلطانه با ععروسش خوب نبوده و مدام اذیت میکرده و یک روز باعث دعوا بین پسر و عروسش میشه که کریم سیلی ای به سلطانه میزنه

ان زمان انها سه فرزند داشتند.

در همان زمان برادر کریم دچار مشکلی میشه که به شخص شاه مربوط میشده و پدر سلطانه میتونسته حلش کنه

سلطانه به مادرشوهرش میگه که یا سرشو از زندگی انها بکشه بیرون یا به پدرش میگه کاری کنه که برادر کریم را توبیخ کنند

مادرشوهر ساکت میشه و صبر میکنه تا مشکل برادر کریم حل بشه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی